سیدرضا منتظری: دلیل این نوع برخورد سینماگران با رسانههای رسمی و برخورد قهری آن ها این است که تحلیل گران و منتقدانی در این رسانهها حضور دارند که آن ها و آثارشان را نقد و بررسی کرده و ایشان را به میزگرد و مصاحبههای غالباً تخصصی و چالشبرانگیز دعوت می کنند، اما در صفحات اینستاگرامی هیچ نوع تحلیل و نقدی نسبت به این هنرمندان و سینماگران صورت نمی گیرد و فقط خبرهایی که مورد تأیید و خوشایند آن ها است در صفحات پر از فالوئر که البته اغلب فیک و جعلی هستند انتشار داده می شود.
از یک سو به خبرگزاری ها و روزنامه ها انگ زده می شود که فلان ارگان خرج آن ها را می دهد و از سوی دیگر همین هنرمندان سر و دست میشکنند و پول های کلان پرداخت کنند تا خبر فیلم شان در فلان صفحه اینستاگرامی انتشار یابد، در حالی که همه آن ها به وضوح میدانند که انتشار اخبار در اینستاگرام هیچ تاثیری در فروش و یا دیده شدن فیلم ها ندارد و فقط نوعی به رخ کشیدن جوایز و کارهایی است که در طول سال انجام می دهند چرا که فضای مجازی خصوصاً صفحات فعال اینستاگرامی اگر تاثیری در فروش داشتند فقط برای نمونه فیلم «غلامرضا تختی» که مورد حمایت تمام این صفحات بود با آن فضاحت در فروش مواجه نمیشد!
این صفحات فقط برای دیده شدن در بین سینماگران است و بازدیدکنندگان چندانی از میان عامه مردم ندارند که اگر داشتند می توانستند کمک زیادی به فروش یک فیلم و یا دیده شدن آن کنند.
متاسفانه چرخانندگان این صفحات نه تنها از علم رسانه ای خبر نویسی و خبرنگاری بی بهره هستند و شاید برخی از آن ها حتی از سطحی ترین کار رسانه که تولید خبر است، آشنایی ندارند، آن ها فقط فضای مجازی را می شناسند و می توانند با تگ و هشتگ لایک های زیادی برای صفحه خود و فلان فیلم پرستاره بیاورند. جالب این است که اهالی رسانه نیز رسالت خود را به دلایل مختلف فراموش کرده اند و به نوعی پیرو فضای مجازی شده اند!
فضای مجازی در تمامی نقاط دنیا فعالیت دارد، لایک و فالوئر متعلق به تمام دنیاست، اما به عنوان مثال با حضور فضای مجازی آیا روزنامه «گاردین» اعتبار خود را از دست داده و یا روزنامه «مارکا» در حوزه ورزش دیگر فروش ندارد و به ورشکستگی و افول رسیده است، یا خبرگزاری «سی ان ان» و امثالهم به صفحات اینستاگرامی و تلگرامی روی آورده و دیگر بساط تحلیل و نقد برچیده شده است؟
با یک جستجوی ساده می توان به این نتیجه دست یافت که باز هم به دلیل برنتابیدن سلبریتی ها و هنرمندان و ورزشکاران و... و. در ایران است که این صفحات قدرت یافته و مقبول درگاه سلبریتی ها قرار گرفته اند.
این صفحات مدعی هستند که اخبار زرد تولید نمی کنند اما آیا پوشش فلان اکران خصوصی لاکچری و فلان اکران عمومی که در آنجا نهایتاً فقط به برخی مسائل سیاسی و اجتماعی اشاره دارند که البته آن هم بخاطر جذب فالوئر است، اخبار زرد نیست؟ همه از اوضاع بحرانی اقتصادی این روزها خبر دارند اما به غیر چند استثنا تا به حال کدام یک از این فالوئر دارها به فکر کمک به مردم و یا دادن راهکار و راه حل اصولی بوده اند؟
هرگاه که خود را در مظان نقد و تحلیل قرار دادیم میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که میتوانیم در کنار مردم باشیم و برای آنها کاری انجام دهیم. برای نمونه یک بار امتحان کنید و نقدی به فلان فیلم و فلان بازیگر و سینماگر روا دارید تا ببینید با چه واکنش تندی رو به رو خواهید شد.
فضای مجازی کمک زیادی به اطلاع رسانی داشته اما آیا صحت و سقم این اخبار نیز مورد تایید است؟ اگر فضای مجازی خوب است چرا به کانال های تلگرامی که درست یا غلط، پشت پرده روابط سینمایی را رو می کنند حمله ور می شوید و آنها را بیسواد و باج خواه خطاب می کنید؟! در پایان باید اشاره کرد که دلیل مورد توجه بودن چنین صفحاتی صرفاً این است که آنها از سلبریتی ها پول می گیرند و یا بهتر بگویم سلبریتی ها به آنها پول می دهند تا فقط آنچه خودشان می خواهند منتشر شود.
ارسال نظر